داستان عاشقانه

داستان و شعرهای عاشقانه

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 7624
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



دلم را به جاي چمدان بردي ..... برگرد
تلخ میگذرد

 

  این روزها را میگویم

             که قرار است از تو

که آرام جان لحظه هایم بوده ای

برای دلم یک انسان معمولی بسازم

برای دیوانگی فرصتی نمانده

به حول و قوه ی عشق هنوز دیوانه ات هستم

هنوز عاشقم...

باران میبارد و من سرمست شعر های تو

سر مست ایاک نستعین خواندن تو

باران میبارد و من ابلیس را تسبیح کرده ام و میچرخانم

دور زدن ابلیس و خنده های تو...

حالا بگو از بین این همه مخلوق چرا من...

تا شرح دهم از این همه خلق چرا تو...

عاشقانه.خاص.رویایی

نمیخواهم برگردی...

این را به همه گفته ام حتی به تو..  به خودم...

 اما نمیدانم چرا هنوز برای آمدنت  فال میگیرم

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: چهار شنبه 30 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

داستان بزرگ عاشق

گزینه های مورد نظر یه دختر برای انتخاب همسر :

 

قد بالای 180، وزن متناسب ، زیبا ، جذاب و ...

این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند.

توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم .

چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لااقل از لحاظ ظاهری همپای خودم باشد

تصویری خیالی از آن مرد رویاهایم در گوشه ای از ذهنم حک کرده بودم ، همچون عکسی همه جا همراهم بود .

بقیه در ادامه مطل.........

تا اینکه دیدار محسن ، برادر مرجان – یکی از دوستان صمیمی ام به تصویر خیالم جان داد و آن را از قاب ذهنم بیرون کشید.

از این بهتر نمیشد. محسن همانی بود که میخواستم ( البته با کمی اغماض!) ولی خودش بود . همان قدر زیبا ،

با وقار ، قد بلند ، با شخصیت و ...


ادامه مطلب
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

داستان بزرگ عاشق

گزینه های مورد نظر یه دختر برای انتخاب همسر :

 

قد بالای 180، وزن متناسب ، زیبا ، جذاب و ...

این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند.

توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم .

چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لااقل از لحاظ ظاهری همپای خودم باشد

تصویری خیالی از آن مرد رویاهایم در گوشه ای از ذهنم حک کرده بودم ، همچون عکسی همه جا همراهم بود .

بقیه در ادامه مطل.........

تا اینکه دیدار محسن ، برادر مرجان – یکی از دوستان صمیمی ام به تصویر خیالم جان داد و آن را از قاب ذهنم بیرون کشید.

از این بهتر نمیشد. محسن همانی بود که میخواستم ( البته با کمی اغماض!) ولی خودش بود . همان قدر زیبا ،

با وقار ، قد بلند ، با شخصیت و ...


ادامه مطلب
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عشق بی چون و چرا

روزی پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت : من پول لازم دارم

درخت گفت : من پول ندارم ولی سیب دارم . اگر می­خواهی می­توانی تمام سیب­های درخت را چیده و به بازار ببری و بفروشی تا پول بدست آوري .

 

بقیه در ادامه مطلب........


ادامه مطلب
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عشق عجیب ولی زیبا

ماجرای عجیب دختر ۱۹ ساله تهرانی که عاشق مستخدم شرکت پدرش شد

 

بقیه در ادامه مطلب......


ادامه مطلب
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

گلگی از زندگی

روزی روزگاری نه در زمان های دور، در همین حوالی مردی زندگی می کرد که همیشه از زندگی خود گله مند بود و ادعا میکرد "بخت با من یار

خواب است زندگی من بهبود نمی یابد...!

پیر خردمندی وی را پند داد تا برای بیدار کردن بخت خود به فلان کشور نزد جادوگری توانا برود...

او رفت و رفت تا در جنگلی سرسبز به گرگی رسید. گرگ پرسید: ای مرد کجا می روی؟

مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست!

گرگ گفت : میشود از او بپرسی که چرا من هر روز گرفتار سر دردهای وحشتناک می شوم؟!!

مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد.

 


بقیه در ادامه مطلب.......


ادامه مطلب
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

کلافه(سیاوش قمیشی)

برو اگه میخوای بری ،
دلت نسوزه واسه من !!
اینجوری که کلافه ای
بقیه در ادامه مطلب......

ادامه مطلب
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

تا حالا دوستت دارم را به 24 زبان شنیدی ؟

1- افغانی ……….……..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom

2- انگلیسی …………….……..آی لاو یو!……………………!I love you

3- ایتالیایی …………………………تی آمو!……………………..!Ti amo


ادامه مطلب
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خنده تلخ سرنوشت

نفس عمیق کشیدم و دسته گل رو با لطیف ترین حالتی که می شد توی دستام نگه داشتم
هنوز یه ربع به اومدنش مونده بود
نمی دونستم چرا اینقدر هیجان زده ام
به همه لبخند می زدم
آدمای دور و بر در حالی که لبخندمو با یه لبخند دیگه جواب می دادن درگوش هم پچ پچ می کردنو و دوباره می خندیدن
اصلا برام مهم نبود
من همتونو دوست دارم
همه چیز به نظرم قشنگ و دوست داشتنی بود
دسته گل رو به طرف صورتم آوردم و دوباره نفس عمیق کشیدم
چه احساس خوبیه احساس دوست داشتن
به این فکر کردم که وقتی اون از راه برسه چقدر همه آدما به من و اون حسودی می کنن
و این حس وسعت لبخندمو بیشتر کرد
تصمیم خودمو گرفته بودم , امروز بهش می گم , یعنی باید بهش بگم
ساعتمو نگاه کردم : هنوز ده دقیقه مونده بود
بیچاره من , نه, بیچاره به آدمای بدبخت می گن ... من با داشتن اون یه خوشبخت تموم عیارم
به روزای آینده فکر می کردم , روزایی که من و اون
دو نفری , دست توی دست هم توی آسمون راه می رفتیم
قبلا تنهایی رو به همه چیز ترجیح می دادم ولی حالا حتی از تصور تنهایی وقتی اون هست متنفر بودم .
 


ادامه مطلب
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

حقيقتي پنهان
نويسنده: پیمان حدادی تاريخ: سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to 09386846991.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com